هفته گذشته خبری در رسانهها منتشر شد که هم برای عموم و هم برای فعالان حوزه فرهنگ، به ویژه اهالی کتاب و نشر، تلخ و تأملبرانگیز بود. کشف چاپخانهای در جنوب تهران و کشف و ضبط 21 هزار جلد کتاب کمک آموزشی به زبان عربی که در آنها از نام جعلی برای خلیج همیشه فارس استفاده شده است! کتابهایی که قرار بوده به عراق صادر شود و خدا میداند چه فتنهای در پس توزیع آنها طراحی شده بود که حالا فعلاً خنثی شد، اما این از تلخی اصل ماجرا کم نمیکند. انتشار جزئیات بیشتر درباره این خبر از سوی پلیس و اظهارات بعدی فعالان حوزه چاپ و نشر و به طور خاص، سخنان رئیس اتحادیه چاپخانهداران تهران، نشان داد که عمق فاجعه بیشتر از آن چیزی است که تصور میکنیم! «احمد ابوالحسنی» گفته است: «حجم تخلفات در حوزه چاپ قابل توجه است؛ در حوزه کتاب عمده تخلفات در چاپ مربوط به تغییرات جغرافیایی و جعل نقشههای جغرافیایی است. سفارشاتی از اقلیم کردستان و عراق پذیرفته میشود که جعلیاتی در آنها وجود دارد. برای نمونه نقشههای جعلی از کردستان عراق و ایران چاپ میشود که در آن تمامیت ارضی ایران زیر سؤال رفته است.» اما بخش قابل تأملتر ماجرا، این است که چاپ این کتابها و نقشههای جعلی بیخ گوش وزارت ارشاد اتفاق میافتد! در حالی که این وزارتخانه در سالهای اخیر نظارت بر چاپخانهها را به دست خودش گرفته و با این حجم عریض و طویل تشکیلات، این اتفاقات نباید رقم بخورد؛ اما کار چاپخانههای غیرمجاز و مجاز، به جایی رسیده که به گفته رئیس اتحادیه چاپخانهداران تهران، تخلفاتشان فراتر از چاپ لیبلهای دارویی و غذایی رفته و حالا تمامیت ارضی ایران را نشانه گرفته است. افسارگسیختگی دشمنان داخلی و خارجی و اصرار همیشگی آنها برای تحریف تاریخ و مصادره تمامیت ارضی ایران، موضوع جدیدی نیست و از این به بعد هم ادامه دارد؛ اما مهم این است که ما چطور با این تلاش مذبوحانه و حماقتبار مواجه شدهایم و آیا بعد از این هم با همین دستفرمان حرکت خواهیم کرد؟! اینکه برای نمونه دستگاه دیپلماسی کشورمان در مقابل رفتارها و گفتارهای برونمرزی و اصرار بر تحریف تاریخ چه کرده و چه میکند، موضوع این چند خط نیست؛ اما واقعیت این است که مدیران فرهنگی و هنری و فعالان این حوزه، تاکنون به جای مواجهه فعالانه با این تلاش نرم ضدایرانی، منفعلانه و گاهی به شدت خنثی عمل کردهاند؛ اوج این انفعال هم به همین ماجرای تلخ اخیر برمیگردد که در پایتخت ایران اسلامی، نه ده جلد و بیست جلد، بلکه 21 هزار جلد کتاب برای جعل عنوان «خلیجفارس» و فتنهافکنی میان کشورهای منطقه چاپ میشود و تازه مسئولان وزارت ارشاد وعده تشدید نظارت بر چاپخانهها را میدهند! انفعال مدیران فرهنگی در سطوح کلان و متوسط کشور در مقابل این قبیل تحرکات مسموم و نبود مواجهه به موقع، عمیق و هنرمندانه با آن، کار را به جایی خواهد رساند که خدای نکرده تا چند صباح دیگر، هم تمامیت ارضی ما را تحریف خواهند کرد و هم شخصیتهای ملی مردم ایران زمین را به نام خود مصادره خواهند کرد. حوزه کتاب و ادبیات، تئاتر، سینما و هنرهای تجسمی امروز باید میداندار یک حرکت تهاجمی و فعال برای بازنمایی حقایق تاریخی و جغرافیایی این سرزمین بشوند و در این میان، مدیران و مسئولان حوزه فرهنگ و هنر هم از خواب غفلت بیدار شده و حامی این حرکت شوند.